پارت۳ فصل۲

فیک معلم سخت گیر




ویو یونا
توی این ۹ ماه هک کردن رو یاد گرفتم و الان ماهرم.
داشتم غذا می‌خوردم که
+جیغغغغغغ
@چی شده
+بچ.ه داره م.یاد
@آروم باش
به بادیگارد گفت بیاد و یونا رو بردن
بعد به دنیا اومدن بچه 😑
+بچم کجاست
@آروم باش الان میارنش
+اوکی
بچه رو اوردن
+(گریه)
@چرا گریه می‌کنی
+چطوری این بچه رو بدون پدرش بزرگ کنم
@گریه نکن من اینجام،خوب اسمش رو چی می‌زاری
+یجی کیم یجی
@اسمش خوشگل
ویو نامی
۹ ماه از مردن یونا میگزره تصمیم گرفتم از کار معلمی بیام برون و روی مافیا بودن تمرکز کنم.
میخواستم برم سر خاک یونا.
_یونا می‌دونی چقدر دوستت دارم و داشتم، من بهت خیانت نکردم چرا چرا چرا خودکشی کردی ها اون فقط ی هر.زست .
امروز میخواستم برم دانشگاه و از بچها خداحافظی کنم
_سلام بچها
....استاد راسته که می‌خواین از اینجا برین
_بله
.....اوستاد ما به شما عادت دارم چرا
_بچها ببخشید اگه بد بودم امید وارم موفق بشید... خداحافظ
همه.خداحافظ(گریه[وات د فاخ😐😑])




این پارت خیلی کص و شر نوشتم ببخشد😑😑😑






#فیک
دیدگاه ها (۱۰)

پارت ۴. فصل ۲

پارت ۵ فصل۲

پارت ۲ فصل ۲

پارت ۱ فصل ۲

گل وحشی منپارت ۵ ویو تهیونگات خیلی خوشگل بود، واییی چم شده ن...

نام فیک: عشق مخفیPart: 58چند سال بعد*ویو ات*اون روزم به خوبی...

جیمین فیک زندگی پارت ۶۲#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط